:در حیرتم که چه نویسم؟
روی سخنم با کیست با خفته است یا با بیدار؟ اگر با خفته است خفته را خفته کی کند بیدار . و اگر با بیدار است بیدار در کار خود بیدار است .وانگهی نویسنده چه نویسد که خود نامه سیاه و از دست خویشتن در فریاد است .پیری و جوانی چو شب و روز برآمد ما شب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم بد نوع پشم ها که رشتیم و بد جنس تخم ها که کشتیم .خرما نتوان خورد ازین خار که کشتیم دیبا نتوان بافت از این پشم که رشتیم چون ازکشتزار خودبی خبرم آسوده می چرم، آه اگراز پس امروز بود فردایی .ولیکن به قول شیخ اجل سعدی:گاه باشد که کودک نادان به غلط بر هدف زند تیری :پایگاه اطلاع رسانی حوزه
ذکرفضايل حضرت علی علیه السلام، توبه و آمرزش گناهان به برکت مولا علی علیه السلام
رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلم می فرماید:
خداوند بلند مرتبه برای برادرم علی بن ابیطالب علیه السلام فضایلی قرار داده که از شدت بسیاری، به شماره در نمی آید. هر که فضیلتی از فضایل او را بخواند و به آن اقرار داشته باشد، خداوند از گناهان گذشته و آیندة او در می گذرد و هر که یکی از فضایلش را بنویسد، تا آنگاه که اثری از آن نوشته باقی باشد، فرشتگان پیوسته برایش استغفار میکنند و هر که فضیلتی از فضایل او را بشنود، خداوند آن دسته از گناهانش را که از راه گوش کسب کرده، می بخشاید و هر که به نوشت های از فضایل او نظر افکند، خداوند گناهان چشم او را می آمرزد.
سپس فرمود: نگاه کردن به علی بن ابیطالب علیه السلام عبادت است و خداوند ایمان هیچ بند ه ای را نمی پذیرد جز به ولایت او و برائت از دشمنان او.
بحارالأنوار229/26 ح 10
وقتی امام زمان(ع) ظهور میکند، اولین همراه ایشان چه کسی است؟
برخی روایات حاکی از آن است که حضرت خضر(ع) همدم امام مهدی(عج) در زمان غیبت است:
از امام رضا(ع) نقل شده است: . خضر(ع) همه ساله در موسم حجّ حاضر میشود، همه مناسک را به جا میآورد و در بیابان عرفه وقوف میکند و بر دعاى مؤمنان آمین میگوید، و خداوند به واسطه او تنهایى قائم ما را در دوران غیبتش به انس تبدیل میکند و غربت و تنهائیش را با همنشینی با او برطرف میسازد».[1]
با توجه به این روایت، شاید بتوان حدس زد که در زمان ظهور نیز اولین همراه ایشان جناب خضر(ع) باشد و نیز ممکن است با قرائن و شواهد دیگر، حدسیات دیگری داشت. با این وجود، بعید است بتوان با قطعیت چیزی در این زمینه ابراز کرد.[2]
[1]. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 390 – 391، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ دوم، 1395ق.
[2]. 313 یار امام مهدی(ع)»، 46591؛ سلمان فارسی و ابوذر از یاران امام زمان(عج) هنگام رجعت»، 314؛ خصوصیات و ویژگیهای یاران امام زمان(عج)»، 95294؛ قدرت یک نفر از یاران امام زمان(عج) به اندازه چهل نفر»، 103092.
امام کاظم علیه السلام:
هُوَ الطَّرِيدُ الْوَحِيدُ الْغَرِيبُ الْغَائِبُ عَنْ أَهْلِهِ الْمَوْتُورُ بِأَبِيه.
او (حضرت مهدی علیه السلام) رانده شده و تنها و غریب است.از دیدگان کسان خویش غایب است و انتقام خون پدرش بر زمین مانده است.
کمال الدین، جلد2، ص361.
دعا برای فرج ان حضرت فراموش نشود
اللهم عجل لولیک الفرج
در روایات بر انجام برخی از مستحبات؛ مانند مرتب بودن لباس،[1] استعمال بوی خوش،[2] و. در نماز سفارش شده است و این اختصاصی به نماز جماعت نداشته بلکه در نمازهای فرادا نیز مطلوب است:[3]
امام حسن(ع) هر گاه به نماز میایستاد، بهترین لباسهاى خود را میپوشید. پرسیدند: اى پسر رسول خدا! چرا بهترین لباسهایتان را میپوشید؟ فرمود: خدا زیبا است و زیبایى را دوست میدارد، و من خود را براى پروردگارم آراسته میکنم». خدا فرموده است: خُذُوا زِینَتَکمْ عِنْدَ کلِّ مَسْجِدٍ»؛[4] به هنگام خواندن هر نماز (و انجام دادن هر عبادت، و در نماز جمعه و نماز عید)، آراسته باشید (و جامههاى تمیز بپوشید، و سر و وضع و لباس خود را مرتّب کنید)؛ این است که دوست دارم (به هنگام عبادت)، بهترین جامههایم را بپوشم.[5]
امام صادق(ع) فرمود: دو رکعت نماز گزاردن با بدنى معطّر، از هفتاد رکعت نماز بدون عطر بهتر است».[6]
و .
در پاسخ به پرسش مطرح شده باید گفت: اینگونه نیست که مرتب بودن لباس، آرایش و بوی خوش بدن و . فقط برای حضور در اجتماع باشد، و در خلوت انسانها هیچ تأثیر مثبتی بر روحیه انسانها نداشته باشد!
در بیشتر موارد، انسان آراسته، پوشیده و معطّر حس و حال بهتری نسبت علاوه به افرادی دارد که دارای این ویژگیها نیستند.
علاوه بر این، آراسته بودن در خلوت، نوعی تمرین ادب در برابر پروردگار است، و گرنه خدایی که بر اندیشه ما آگاه است، چه نیازی به قیام و قعود و رکوع و سجود دارد، تا چه برسد به نوع لباس و معطر بودن بدن؟
[1]. مکروهات و مستحبات در لباس نماز گزار»، 28771؛ رابطهى ایمان با پاکیزگى و ازدواج»، 211.
[2]. عطر از نگاه روایات»، 39110.
[3]. اهمیت، آداب و فواید شانه زدن»، 23492؛ نقش پاکیزگی در کسب محبت خدا»، 50136.
[4]. اعراف، 31.
[5]. عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، محقق، مصحح، رسولی محلاتی، سید هاشم، ج 2، ص 14، تهران، المطبعة العلمیة، چاپ اول، 1380ق.
[6]. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص 42، قم، شریف رضی، چاپ چهارم، 1412ق.
سکینه دختر امام حسین(ع) از رباب دختر امرؤ القیس بود. نام او را آمنه، امینه و امیمه ذکر کردهاند و گفتهاند به سبب س، آرامش و وقاری که داشت، مادرش او را سکینه لقب داده بود. در منابع تاریخی زمان تولد او مشخص نشده اما او را کوچکتر از خواهرش فاطمه معرفی کردهاند. از کتابهای تاریخی برمیآید سکینه در زمان حرکت امام حسین(ع) به کربلا، بالغ و در سن ازدواج بوده؛ زیرا زمانیکه حسن مثنی یکی از دختران امام حسین را خواستگاری کرد، امام او را در انتخاب بین سکینه و فاطمه مخیر کرد. بر پایه برخی منابع، امام حسین سکینه را زیاد دوست میداشت و سرودهای در توصیف دارد: لعمرک انّنی لاُحبّ داراً ت بها سکینة و الرّباب. أحبّهما و أبذل جلّ مالی به جانت سوگند! خانهای را که سکینه و رباب در آن باشند دوست دارم. آن دو را دوست دارم و همه ثروتم را در این راه میبخشم
او را به اسارت بردند،
برای پوشاندن چهره ساتری جز دست و ساعد نداشت.
آرزو داشت مدفون شود، جسمش زیر خاکها.
تا نبینند او را، دشمنان عنود شماتت گر».
این شعر را برای عقیله بنی هاشم سروده بود.
علامه شیخ هادی کاشف الغطا.
مدتی گذشت.
سراغ کاغذ سروده هایش رفت.
با حیرت دید بیتی به انتهای شعر اضافه شده:
و آن بانو، در پوشش هایی از نور بود. که محجوبش می داشت، از چشمهای نظاره گران».
چه کسی آن را سروده بود؟!
شاید آقایی در غیبت کبری، برای عمه اش زینب کبری.
علی الاکبر (تالیف مرحوم مقرم)، ص2
چه کنیم خدمت امام زمان (علیه السلام) برسیم؟
مرحوم آیت الله تولایی_خراسانی فرمود:
از من میپرسند چه کنیم خدمت امام زمان علیه السلام برسیم؟ وظیفه ما چیست؟ سائلین، مختلف هستند. من می خواهم سؤالات شما را ای سائلین مختلف الدّرجه و مختلف الطبقه، جواب دهم. جواب، یک کلمه است. تعیین وظیفه همه شما شیعیان هم هست، و آن این است که شیعه باید امام زمان علیه السلام را بیشتر از بچهاش دوست بدارد. حدیثی هست معتمد و معتبر که هم شیخ طوسی و شیخ صدوق رضوان الله علیهما نقل کرده اند که پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمودند: ایمان به من نیاورده است آن کسی که من را از خودش بیشتر دوست نداشته باشد و اولاد من را از اولاد خودش بیشتر دوست نداشته باشد. کسی که اینطور باشد، ایمان به من نیاورده است.
محبت، گوهر عجیبی است. حدیث معتبر داریم که فرمودند: مَن أحَبَّ حَجَراً حَشَرَهُ اللهُ مَعَهُ» و حدیث معتبر داریم که پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمودند: هَلِ الدّینُ الَّا الحُبُّ». باید امام زمان علیه السلام را دوست بدارید. باید او را از فرزندتان بیشتر دوست بدارید. اگر در این وادی افتادید و لو یک منزل رفتید، چیزهایی درک خواهید کرد که حالا با هزار مَن کتاب خواندن نمی فهمید. با پنجاه سال درس خواندن هم نخواهید فهمید. این حلوای طنطنانی است تا نخوری ندانی است. این، موضوعِ اکتسابی و استماعی نیست، شهودی و عینی است. باید در رشتهاش بروید تا بفهمید چه خبر است. باید امام زمان علیه السلام را بیشتر از بچه خود دوست بدارید. هرچقدر دوست می دارید به همان اندازه به آن حضرت چسبیدهاید. هر اندازه محبّت دارید به همان میزان، پیوند شما گرفته است. هرقدر محبّت دارید، به همان اندازه متولّی ولای او شده اید، و محبّت، آثار دارد. محبّت، نشانه دارد و به لفظ نمی شود.
محبّت در ما نیست، معطل نشوید. صدی، نود و نه دروغ میگوییم. اگر باشد، به حقّ حق قسم، بر خودتان فوری چیزهایی روشن می شود. هنگامی که بین چشمه و دریا اتصال برقرار شود، آب سریعاً از دریا به چشمه می آید و آب چشمه عوض می شود. اتّصال به کانون عطر که پیدا کردی سریع معطّر می شوی. میفهمید چه میگویم؟
حبّ، اتصال است. روح به روح متّصل میشود. اتصال جسمانی این است که من تو را بغل بگیرم. بدنم به بدنت بچسبد. اما اتّصال ، به مسائل اتّصال جسمانی نیاز ندارد. حبّ، اتصال روحی از محبّ به محبوب است. همین که اتّصال پیدا کرد، حبّ محبوب بر محبّ غلبه می کند. از عطر او به این هم می رسد. از بوی خوش او به این هم می رسد. از نورانیت او به این هم می رسد. سایر کمالات او از علمش، حلمش، نورانیتش، قداستش، نظافتش نیز اینچنین است. اگر محبّت باشد، محبّ تغیر می یابد. کم کم محبّتش به پایه ای می رسد که مصلحت است در این که اتصال جسمانی هم باشد. خودشان را به تو ارائه می دهند. دستگیری ات میکنند، مثل هزاران هزار که کرده اند.
ای کسیکه میخواهی خدمت حضرت برسی! ای کسیکه میخواهی مقامات صالحه و درجات عالیه در دستگاه امام زمان پیدا کنی! ای شیعهای که اسمت را مؤمن گذاشته ای! وقتی مؤمن خواهی بود که امام زمان علیه السلام را بیشتر از بچه ات دوست بداری، لااقل به قدر بچه ات دوست بداری، لااقل به قدر رفیقت دوست بداری، لااقل به اندازه شاگرد مغازه ات که سالها برای تو کار کرده و كارگشای توست دوستش بداری. این، کلید وصل است. این، کلید وصال است. اگر توانستي با اين كليد، قفل را باز كني، به وصالش نايل مي شوي؛ و الاّ ديگر بیخود معطّل نشويد.
درباره این سایت